امروز مي خوام از يكي از زيباترين آفريده هاي خدا حرف بزنم مادر اين موجود زيباي جهان آفرينش (از كجا بگم يادمه موقعي كه بچه بودم اولين پناهم بودي وحالا كه بزرگ شدم محكمترين تكيه كاهمي..). مامان گلم هيچ وقت تنهام نزاشتي ازت ممنونم همش مي گفتم: موقعي كه بزرگ شدم تمام زحمت هايي رو كه برام كشيدي جبران مي كنم. ولي افسوس قدر هيچ كدوم ندونستم چه شبهائيكه تا صبح بالاي سرم بيداربودي موقعي كه تب داشتم همش دستمال خيس روي بدنم مي زاشتي هيچ وقت لبخند زيباتو ازم دريغ نكردي حتي وقتيكه خيلي ناراحت بودي نازنينم دلم ميخاست هرچي كه دوست داشتي برات اماده مي كردم . ...